رانيارانيا، تا این لحظه: 13 سال و 15 روز سن داره

رانيا عروسك من

یک روز رانیا در 17 ماهگی

اول صبحی ببینم توی این چیه که هی مامانم می ره توش دیگه به من محل نمی کنه    اینجام اماده شدم برم دد  خب بیایید دیگه تا کی منتظر بمونم    اینجا دارم به مامانم کمک می کنم وسایل اشپزخونه رو می ارم توی حال  اینقدر کیف داره مامانم دنبالم می کنه اینجام بعد کلی کار گرسنه شدم  من نمی فهمم چرا این قاشقه کجه همش می ریزه بیرون  این وسایل کشو همش اضافی  تا مامانم عصری خوابه همش بریزم بیرون عصری اومدیم پارک اینجا هی می گم یکی بیاد کمک کنه من از نیمکت بالا برم  اصلا خودم می رم بالا  بگذار کمی فکر کنم چی کار دیگه می تونم بکنم وقت خو...
30 شهريور 1391

17 ماهه شدن رانیا

هفده ماهگی ات مبارک  بابا برات 2 تا کیک خرید یکی برای اینکه برای بار اول به مادر بزرگت گفتی ددی  و یکی برای یه ماه بزرگتر شدنت      این هم روز 17 ماهه شدن تو    ...
24 شهريور 1391

یه روز شلوغ

حالا دیگه خوب و بد کارهات رو می فهمی وقتی بهت می گم نه اینطوری پشیمون می شی و گریه  می کنی  از جارو برقی خاموش بیشتر خوشت می یاد  اینجا توی فروشگاه در حال خوردن ابمیوه اینجا در حال خوردن ساندویج صبحانه به تازگی رفتیم ارایشگاه و یه کمی به موهات حالت داد صورتت با مزه تر شده اینجا روی تاب خون داری با بابا بازی می کنی اینجا بعد یه اب تنی توی وانت حالا وقت لالایی شبونه ببین چه دختر خوبیم منتظر نشستم تا مامان بیاد منو بخوابونه  از صبح کلی لباس برای مامان کثیف می کنم و الا مامانم بیکار می مونه روزی دو دفعه هم اب بازی می کنم اینقدر این ور اونور اینور می رم  که مامانم همش می ...
19 شهريور 1391
1